اخبار منتشر شده می گوید در لحظه مرگ 66 سال
داشت. محل زندگی اش را شهرِ بِلویلِ ایالت ایلینوی اعلام کرده اند. می گویند کارگری
ماهر بود که جوانی اش پای مرمت کردن خانه های دیگران گذشت. بر پایه اظهارات همسرش،
وقتی گلوله های پلیس تنش را سوراخ می کرد، چیزی به موعد بازنشستگی اش نمانده بود.
تصویرهای منتشر شده از وی آمریکایی سفید پوستی را نشان می دهد با موهایی کوتاه،
قدی متوسط و بدنی محکم. دست های کار کرده
و انگشت های ورزیده اش نقطه ثقل تمام عکس هاست. چهره اش در آن عکس ها آشنا به نظر
می آید. انگار عکس هایی را از آلبوم شخصی یکی از همان 99 درصدی های آمریکا برداشته
باشند. یکی از همان جمعیت بزرگ سختکوش. آنها که ساعت ها و ساعت ها کار می کنند اما
فشارهای اقتصادی دارد دخل شان را می آورد. همان قربانی هایِ بی نام و نشانِ تروریسم
اقتصادی. دوست نزدیکش همین حرف را به نیویورک تایمز می زند. می گوید:«آدم شروری
نبود، فقط از سیاست [رسمی] دلزده و ناامید بود». بنابر گزارش بِلویل نیوز، در یکی
از نامه هایش به این نشریه محلی چنین نوشته است:«به شخصه نمی خواهم رئیس جمهوری
داشته باشم تا کمترین مالیات را از ثروتمندها بگیرد و در عوض مالیات 99 درصد دیگر
جامعه را بالا ببرد». خودش را سوسیال دموکرات خطاب می کرد. در بالای صفحه فیسبوکش
تصویری از برنی ساندرز دیده می شود – سناتور سوسیالیستِ ایالت ورمانت که محبوب
ترین سیاستمدار حال حاضر ایالات متحد نیز هست. پائین تر، جایی که می بایست تصویری
از خودش به چشم بیاید، نوشته ای دیده می شود که عبارت پایانی آن به نخستین جمله
قانون اساسی ایالات متحد آمریکا اشاره دارد :«سوسیال دموکراسی با سه کلمه توضیح
داده شده است: ما مردم هستیم». در کنار همه اینها نیز نامش دیده می شود: «جیمز.
تی. هاچکینسون».
«کیو، کیو، بنگ، بنگ – این صدا را تا ابد از یاد
نمی برم». اینها را مایک بیشاب – نماینده جمهوری خواه ایالت میشیگان – درباره
گلوله هایی می گوید که روز چهاردهم ژوئن از سلاح های جیمز هاچکینسون شلیک شد. او رأس
ساعت هفت صبح همان روز در محل تمرین تیم بیس بال نماینده های جمهوری خواه سنگر
گرفته بود. گزارش های پلیس می گوید هاچکینسون دو قبضه اسلحه همراه خودش داشته است –
یک سلاح کمری و یک سلاح جنگی. لورا راسل – کارمند 34 ساله باشگاه مذکور – شهادت می
دهد هاچکینسون در گوشه ای از زمین بازی
موضع گرفته بود و از همانجا به سوی نماینده های جمهوری خواه شلیک می کرد. بیشاب با
لحنی وحشتزده لحظه تیراندازی را اینطور توصیف می کند:«او داشت همه ما را شکار می
کرد».
در جریان این تیراندازی پنج نفر زخمی شدند.
استیو اسکالایس – نماینده جمهوری خواه ایالت لوئیزیانا – جزو همین زخمی هاست.
اسکالایس، بر طبق گزارش مجله آتلانتیک، از جمله چهره های کلیدی مجلس نمایندگان است
که علیه طرح بیمه های درمانی اوباما شوریده اند. شورشی که دارد نزدیک به 25 میلیون
نفر را از حق بیمه محروم می کند. یکی از پست های فیسبوکی هاچکینسون به اسکالایس
مربوط می شود. واشینگتن پست گزارش می دهد وی در ژانویه 2015 درباره نماینده جمهوری
خواه ایالت لوئیزیانا چنین نوشته بود:«این مرد یکی از جمهوری خواه هایی است که می
بایست از سمت اش بر کنار شود، ولی او در عوض دارد ترفیع می گیرد».
پلیس فدرال آمریکا می گوید هنوز چیزی از انگیزه
های جیمز هاچکینسون نمی داند. چنین اظهار نظرهایی از جمله تعارف هایِ معمول بین
حرفه ای هاست. حتی آدم های عادی هم انگیزه رفتار خشن او را فهمیده اند. جیمز
هاچکینسون پیش از آنکه اسلحه بردارد، بارها و بارها حرف هایش را مکتوب کرده بود.
اسناد منتشر شده نشان می دهد که در حد فاصل مارس 2008 تا سپتامبر 2012 نزدیک به سی
عنوان نامه برای روزنامه محل اقامتش نوشته است. نامه ها دغدغه هایش را بازتاب می
دهند. در همان نامه ها می گوید «نابرابری در سطح دستمزدها» از جمله عوامل «رکود
بزرگ» بود که در دهه 1930 جمعیت بزرگی از آمریکایی ها را به خاک سیاه نشاند.
اعتقاد دارد وضعیت فعلی ایالات متحد به آن سال های سیاه شباهت دارد. در نامه هایش
از معافیت های مالیاتی ثروتمندها شکایت می کند. می گوید چنین اقدامی عامل تولید و
بازتولید نابرابری های اقتصادی و اجتماعی است. همین حرف ها را به کرات در فیسبوک
نوشته است. در یکی از پست های فیسبوکی اش کارتونی به اشتراک گذاشته با این مضمون:
مردی از همراهش می پرسد قوانین را چطور می نویسند؟ همراه پاسخ می دهد اول از همه کمپانی
ها لایحه ای را آماده می کنند و بعد سناتورها را می خرند تا آنها همان لایحه را به
قانون تبدیل کنند.
نزدیکان
هاچکینسون شهادت داده اند بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ خشم و عصبانیت وی چندین
برابر شد. او، به عنوان عضوی از طبقه کارگر آمریکا، خشم مشروعی داشته است، اگر چه
اقدام اش در میدان سیاست رسمی قابل دفاع نباشد. بر خلاف تصور غالب، نوک پیکان حمله
ترامپ به سوی دشمن های خارجی آمریکا نیست. پای پول و پله درست و حسابی به میان
بیاید تاجری مثل ترامپ با دشمن های خونی ایالات متحد هم پای میز معامله می نشیند. چهره
خطرناک کابینه میلیاردرها و ژنرال های آمریکایی را باید در سیاست های داخلی آنها
دید. دولت ترامپ دارد هست و نیست فقرای این کشور را به باد می دهد. پیش و پس از
روی کار آمدن ترامپ هم روشنفکرهای آمریکایی و هم سیاستمدارهای این کشور درباره
تبعات دولت وی هشدار داده بودند و همچنان هم می دهند. برنی ساندرز یکی از همان
سیاستمدارهاست.«انتخاب شدن دونالد ترامپ، بی هیچ شک و شبهه ای، برای تمامی آن
چیزهایی که در جریان مبارزه به دست آورده ایم ویرانی به بار خواهد آورد». ساندرز
این عبارت ها درباره ترامپ را پس از پایان انتخابات مقدماتی حزب دموکرات نوشت:«او
آشکارا آدمی متعصب است و کارزار انتخاباتی وی – که مدافع منافع میلیاردرهاست – می
تواند روندِ طولانیِ دهه های بعد از انتخاب شدن رونالد ریگان در 1980 را تسریع کند
– سال هایی که باعث چرخش سیاست های آمریکا به جانب برنامه های دست راستی شد». لُب
کلام برنی ساندرز در این سطرها روشن بود. ساندرز به دور جدید انباشت سرمایه در
ایالات متحد آمریکا اشاره می کرد. روندی که شورش جمهوری خواه ها علیه بیمه های
درمانی باراک اوباما تنها بخش کوچکی از آن است. نوآم چامسکی نیز چندی پیش همین زنگ
خطر را به صدا در آورد. وی به خبرنگار «تروث آوت» چنین گفت:«[جمهوری خواه ها] در
تک تک بخش های حمایتی دولت، که کمک حال مردم هستند و منفعتی برای ثروتمندها
ندارند، آدم هایی گماشته اند تا این قسمت از بدنه دولت را نابود کنند: آموزش،
محیط زیست و مسائل مربوط به کار. آنها به طور قطع چنین اعمالی را از روی نقشه ای
از پیش آماده شده انجام داده اند».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر